۱۳۸۹ آبان ۱۱, سه‌شنبه

تكامل چشم.کاری از آقای محمد مهدی شفیعی. نام استاد : دکتر محمودی

تكامل چشم
انواع چشم:
چشم معمولي سه نوع است:
1- لنز ساده يا چشم دوربين: در مهره داران و برخي از بي مهرگان يافت مي شود. اين نوع از چشم را انسان داراست. حتي شما مي توانيد همين الان با انگشتتان به آن فشار وارد كنيد. ادامه بدهيد، آرام . همينه.
2- چشم آينه اي مقعر: در حلزون دو كپه اي يا صدف خوراكي از جنس pecten و تعداد كمي سخت پوستان دو كپه اي و خرچمگ ها يافت مي شود. اين نوع چشم براي جانور توليد روشنايي و تصاوير مبهم مي كند.
3- The pinhale Eye: چشم هاي حفره دار يا سوراخ عمدتاً در نرم تنان يافت مي شود و فقطمي توانند مكان اشياء را تشخيص دهند.
چشم مركب:
كه از دريافت كننده هاي چشم هاي سادة حشرات تشكيل شده و هر كداك به عنوان يك دريافت كننده (رسپنتور) بينايي جداگانه عمل مي كنند.
چشم متضاد: چشم هاي سادة حشرات به طور مستقل عمل مي كنند. (غيروابسته)
The superposition Eye: چشم هاي سادة حشرات براي توليد تصوير بزرگتر و با جزئيات بيشتر بر روي شبكيه با هم همكاري مي كنند.
دو نوع رسپنتورهاي حساس به نور مرئي:
همة رسپنتورهاي حساس به نور از يك رنگدانة حساس به نور كه از ويتاكين A تركيب شده با opsin مشتق شده است، استفاده مي كنند. بعد از اين كه رنگدانة نوري در معرض روشنايي قرار گرفت، opsin به يك G – پروتئين (نروترانسميتر متداول) پيوند مي خورد. اين مشابهت ها يك ريشه مشترك را پيشنهاد مي كند.
گيرنده هاي نوري: Rhabdomeric (در protosomes) كه عمدتاً در چشمان بندپايان يافت مي شود.
گيرنده هاي نوري مژك دار (در deuterosomes) در مهره داران مشترك است.
Rhabdomeric photoreceptors :
مناطق سطحي خود را به وسيلة بلند كردن سطوح قله اي در چين هاي بسيار زياد، افزايش مي دهد. (نظرية موي بارت سيمپسون). ريخت شناسي هاي بسياري براي اين گيرنده موجود است.
گيرنده هاي نوري مژك دار:
مناطق سطحي غشاء را به وسيلة تعديل مژك ها افزايش مي دهد. غشاي مژك دار متسع شده و وارد چين هاي عميق مي شود. در نتيجه ناحية واقعي گيرندة سلول مانند بسته هاي ديسك مي شود.

ميله ها و مخروط ها به نظر مي رسد كه از مواد متشكله متداول گيرندة نوري مژك دار منشأ گرفته و استنتاج شده اند، در حالي كه عقدة شبكيه اي، amacrine و سلول هاي افقي به نظر مي رسد كه از يك ماده متشكله Rhobdonieric استنتاج شده است.
چشم ها چگونه تكامل يافته اند؟
متخصصان افرينش اغلب از چشم به عنوان يك نقطه بحث و مناظره استفاده مي كنند تا نشان دهند كه تكامل نقض شده است و ذكر كرده اند كه چشم خيلي پيچيده است و از نظر تكاملي عاليتر از تكامل يافته است. خود «داروين» نوشته است كه «براي فرض كردن اين كه چشم مي تواند به وسيلة گزينش هاي طبيعي تشكيل شده باشد، به نظر مي رسد، من آزادانه اعتراف مي كنم كه اين بحث نامعقولي در بالاترين حد ممكن است. او در ادامه به هر حال، با تأكيد گفت: چشم ها احتمالاً از نرون هاي حساس به روشنايي تكامل يافته اند، به نظر مي رسد كه واقعيت باشد.
تكامل چشم:
تحقيقات دَن اِ نيلسون و سوزان بِلگِر نشان مي دهد كه در حقيقت تخمين تعداد توليدات ضروري براي تكامل يك چشم از ارگان هاي پيچيده آسانتر است. به اين خاطر كه اين تغييرات را مي تواند به عنوان تعديلات منطقه اي كمي نسبت به يك بافت و پيش ساخته ديد.
به منظور تعيين تعداد توليدات لازم براي تكامل يك چشم، نيلسون به سادگي طرح محاسباتي ترتيب منطقي تغييراتي كه از يك موضع حساس به نور منجر به عدسي فوق پيشرفتة چشمي مي شود را ساخت.
نيلسون يك ارگانيسم با سلول هاي حساس به روشنايي كه روي يك پيش زمينة تاريك ساكن اند و براي تشخيص فضايي در يك گزينش قرار گرفته اند، فرض كرد. اولين روش براي توليد تشخيص فضايي فشار به وسط تكه و يا فشار روي لبه هاي تكه براي انقباض و بلند شدن است. اين تقعر اجازه مي دهد كه همبستگي مبهم نور در جايي كه نمايش يك منطقه روي تكه به زاوية منبع روشنايي وابسته است، جا بگيرند.
اين تكامل تقعر بايد براي شكل گيري يك فشار در تكه، نسبت به انقباض يك روزنه از طريق بلند شدن و انقباض غشاي احاطه كنندة رنگدانه، مطلوب باشد. اين منجر به فرورفتگي در چشم مي شود كه مشابه چشم بعضي از نرم تنان است.
اين pinhole – like براي وضوح جزئيات خوب نيستند و تصاوير بسيار تاريكي خلق مي كنند. به خاطر همين، هر گونه تغييرات كه شفافيت و آشكار سازي را بهبود بخشد، مطلوب خواهد بود.
دو راه براي اين تغييرات، توسعة يك عدسي و يا افزايش اندازة چشم است. اگر چه افزایش اندازه چشم مشکلات جسمانی را پیش رو دارد و تیزبینی کمتری نسبت به عدسی خواهد داشت.





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر